جدول جو
جدول جو

معنی شکنجه کردن - جستجوی لغت در جدول جو

شکنجه کردن
شکنجه دادن، رنج و آزار دادن، آزار کردن متهم با آلات و ادوات شکنجه تا از او اقرار بگیرند
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
فرهنگ فارسی عمید
شکنجه کردن
(خِ فُ تَ)
سیاست کردن. تعذیب کردن. عقوبت کردن با کیستار. (ناظم الاطباء). باهکیدن. عقاب. تعذیب. (یادداشت مؤلف). رنجانیدن و تنگ نمودن کسی را. (غیاث) (آنندراج) :
عزمش همی شکنجه کند کعب کوه را
تا گنج زرفشان دهد اندرخور سخاش.
خاقانی.
بس شکنجه کرد عشقش بر زمین
خود چرا دارد ز اول عشق کین.
مولوی.
گه عارض سیمین یکی را طپانچه زدی و گه ساق بلورین دیگری را شکنجه کردی. (گلستان)
لغت نامه دهخدا
شکنجه کردن
شکنجه دادن
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
شکنجه کردن
للتّعذيب
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شکنجه کردن
Thrash
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
شکنجه کردن
frapper
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
شکنجه کردن
ตี
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
شکنجه کردن
مارنا
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به اردو
شکنجه کردن
মারধর করা
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
شکنجه کردن
殴る
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
شکنجه کردن
piga
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
شکنجه کردن
dövmek
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
شکنجه کردن
להכות
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به عبری
شکنجه کردن
때리다
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
شکنجه کردن
memukul
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
شکنجه کردن
मारना
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به هندی
شکنجه کردن
slaan
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
شکنجه کردن
golpear
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
شکنجه کردن
picchiare
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
شکنجه کردن
bater
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
شکنجه کردن
击打
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به چینی
شکنجه کردن
bić
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
شکنجه کردن
бити
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
شکنجه کردن
schlagen
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
شکنجه کردن
бить
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رنج و آزار دادن آزار متهم با آلات و ادوات شکنجه تا از او اقرار گیرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشکنه کردن
تصویر اشکنه کردن
اشکنه ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آکنده کردن
تصویر آکنده کردن
پر کردن ممتلی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکوفه کردن
تصویر شکوفه کردن
شکوفه بر آوردن درخت، قی کردن استفراغ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکوفه کردن
تصویر شکوفه کردن
((~. کَ دَ))
شکوفه برآوردن درخت، استفراغ کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکنجه دادن
تصویر شکنجه دادن
Torture
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شکنجه دادن
تصویر شکنجه دادن
пытать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شکنجه دادن
تصویر شکنجه دادن
foltern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شکنجه دادن
تصویر شکنجه دادن
катувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شکنجه دادن
تصویر شکنجه دادن
torturować
دیکشنری فارسی به لهستانی