جدول جو
جدول جو

معنی شکنجه کردن - جستجوی لغت در جدول جو

شکنجه کردن
شکنجه دادن
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
شکنجه کردن
شکنجه دادن، رنج و آزار دادن، آزار کردن متهم با آلات و ادوات شکنجه تا از او اقرار بگیرند
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
فرهنگ فارسی عمید
شکنجه کردن
Thrash
تصویری از شکنجه کردن
تصویر شکنجه کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
شکنجه کردن
бить
دیکشنری فارسی به روسی
شکنجه کردن
schlagen
دیکشنری فارسی به آلمانی
شکنجه کردن
бити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
شکنجه کردن
bić
دیکشنری فارسی به لهستانی
شکنجه کردن
击打
دیکشنری فارسی به چینی
شکنجه کردن
bater
دیکشنری فارسی به پرتغالی
شکنجه کردن
picchiare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
شکنجه کردن
golpear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
شکنجه کردن
frapper
دیکشنری فارسی به فرانسوی
شکنجه کردن
slaan
دیکشنری فارسی به هلندی
شکنجه کردن
मारना
دیکشنری فارسی به هندی
شکنجه کردن
memukul
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
شکنجه کردن
لطح
دیکشنری فارسی به عربی
شکنجه کردن
때리다
دیکشنری فارسی به کره ای
شکنجه کردن
להכות
دیکشنری فارسی به عبری
شکنجه کردن
殴る
دیکشنری فارسی به ژاپنی
شکنجه کردن
dövmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
شکنجه کردن
piga
دیکشنری فارسی به سواحیلی
شکنجه کردن
ตี
دیکشنری فارسی به تایلندی
شکنجه کردن
মারধর করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
شکنجه کردن
مارنا
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشکنه کردن
تصویر اشکنه کردن
اشکنه ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آکنده کردن
تصویر آکنده کردن
پر کردن ممتلی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکوفه کردن
تصویر شکوفه کردن
شکوفه بر آوردن درخت، قی کردن استفراغ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
رنج و آزار دادن آزار متهم با آلات و ادوات شکنجه تا از او اقرار گیرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکوفه کردن
تصویر شکوفه کردن
((~. کَ دَ))
شکوفه برآوردن درخت، استفراغ کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکنجه دادن
تصویر شکنجه دادن
Torture
دیکشنری فارسی به انگلیسی